دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۲
نظرات: ۰
۰
-
این رسانه ملی به اختلافات دامن می‌زند

در رسانه‌ای که عنوان «ملی» دارد، محتواهایی تولید می‌شود که عمدتاً در راستای تقویت وحدت ملی و همدلی اجتماعی نیست، بلکه به اختلافات و تبعیض‌ها دامن می‌زند.

ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: قدیم‎ترها «جعبه جادویی» می‌توانست اعضای یک خانواده را دور هم جمع و سرگرم کند.

چه دورهمی‌ها و مهمانی‌ها که به بهانه دیدن مسابقه فوتبال یا یک سریال پرطرفدار در خانه یکی از اقوام برگزار می‎شد و دیدارها را تازه می‌کرد!

در ساعت‌هایی که سریال‌های محبوب پخش می‎شدند، خیابان‌ها خلوت می‌شد و گاهی پرنده هم در آن‌ها پر نمی‌زد! تا همین اواخر هم می‎شد با برنامه «نود» چنین تجربه‌ای داشت.

مدت‌هاست که این اتفاق در کمتر خانه‌ای می‌افتد. شاید مادرها یا پدرها همچنان برخی از برنامه‌ها را دنبال کنند اما پای تلویزیون، معمولاً خبری از جوان‌ترها نیست.

در رسانه‌ای که عنوان «ملی» دارد، محتواهایی تولید می‌شود که عمدتاً در راستای تقویت وحدت ملی و همدلی اجتماعی نیست، بلکه به اختلافات و تبعیض‌ها دامن می‌زند.

از طنزهای سخیف به اصطلاح سیاسی و اجتماعی که کاملا جهت‌گیری جناحی دارند گرفته تا اخباری که مردم تفاوتشان را با آنچه در کف خیابان‌ها می‌بینند کاملا حس می‌کنند، تا برنامه‌‌‎های شعاری که به شعور مردم توهین می‌کنند، همه و همه باعث شده که صداوسیما به اعتراف خودش و مطابق آخرین نظرسنجی‌هایی که انجام داده، حتی برای سریال‌ها که قاعدتا باید پرمخاطب‌ترین برنامه‌ها باشند، بیشتر از 15 تا 20 درصد مخاطب نداشته باشد و بعید نیست که به زودی میدان را کاملا به شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های ماهواره‌ای واگذار کند!

در نبود شبکه های خصوصی که می‌توانستند باعث ایجاد رقابت و انگیزه در برنامه‌سازان تلویزیونی شوند، صداوسیمای به اصطلاح ملی، نتوانسته است حتی یکه‎تاز میدان بی‎رقیب خود باشد!

مردم حق دارند بپرسند بودجه‌ای که برای این سازمان عریض و طویل در نظر گرفته می‌شود، چه تناسبی با بازدهی آن دارد. چرا رسانه‌ای که مرجعیت خبری خود را از دست داده و مردم دیگر به آن اعتماد نمی‌کنند و از بُعد سرگرمی نیز جذابیتی برای مخاطبان ندارد باید چنین بودجه کلانی از بیت‌المال را به خود اختصاص بدهد؟

این روزها تلویزیون در بسیاری از خانه‌ها، به‌جای آن‌که باعث جمع شدن اعضا و گرم‌تر شدن کانون خانواده شود، به محملی برای اختلاف و حتی دعواهای خانوادگی بدل شده است، چرا که به تفاوت نظرها دامن می‌زند و محل بحث والدینی که برنامه‌های آن را دنبال می‌کنند با فرزندانی که دیگر گفته‌هایش را باور ندارند می‌شود.

برنامه‌هایی را سراغ دارم که وقتی شروع می‌شود، در بسیاری از خانه‌ها هر کس را به اتاقی یا گوشه‌ای می‌فرستد تا دعوا و جروبحثی پیش نیاید. این پراکنده شدن‌ها در مقیاس بزرگ‎تر، از خانه‌ها بیرون می‌رود و مردم را نیز از یکدیگر دور می‌کند.

رسانه ملی که روزگاری مردم را هنگام پخش سریال یا فوتبال به خانه برمی‎گرداند و دورهم جمع می‌کرد، امروز بیش از هر زمان دیگر، محل اختلاف‌نظر و پراکندگی شده است.

مردم حق دارند که دیگر آن را رسانه ملی خودشان ندانند و به افزایش بودجه‌اش اعتراض داشته باشند.

مسئولان صداوسیما باید در برابر انتقادها و اعتراض‌ها پاسخگو باشند. باید برای مردم توضیح بدهند که چرا هنرمندان محبوب آن‌ها را حذف کرده و به افراد بی‌ذوق و ناتوان، میدان داده‌اند، چرا برای سلیقه و نظر مردم ارزشی قائل نیستند و چرا به‌جای تحکیم وحدت ملی، ابزاری شده‌اند برای ایجاد تشتت و تفرقه. 

البته توضیح کافی نیست و باید تلاش کنند راه به خطارفته را بازگردند و برنامه‌هایی بسازند که حرف مردم را بازتاب بدهد و سلیقه آن‌ها را تأمین کند. این کمترین وظیفه‌ای است که در برابر افزایش بودجه و صرف بیت‌المال برعهده دارند.

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی