دوشنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۱

شعار درمانی و آمارسازی راه به جایی نمی‌برد

آزمون و خطا بس است. شعار درمانی و آمارسازی راه به جایی نمی برد. از همه مهمتر، وزیر نباید خلاف کاری که انجام داده با مردم کشورش سخن بگوید. خاصه در این ایام و روزگار که بار سهمگین تورم و تحریم کمر خانواده های ایرانی را خم کرده است.

سید مسعود رضوی: هر راهی که مدیران و مسئولان مملکت بروند یا پیش پای مردم بگذارند، نشانه ای از برنامه و قانونی است که بر اساس آن حکمرانی می کنند.

در حکمرانی، البته حکمت و قانونگذاری، بر هر کاری مقدم است ولی گاه مصلحتی در کار می آید و وزیران و وکیلان و ارباب سیاست، به ناچار سخنی خلاف میل خود می گویند و راهی ناموافق می پویند. اما خلاف باور و اعتقاد یا قانون و حقوق اساسی هیچ کس در هیچ سطحی سخن نمی گوید و نباید بگوید. 

بسیاری از کشورهای باسابقه و صاحب تجربه در کشورداری و دیپلماسی، مبانی و منابع خود را بر همین اساس تنظیم می کنند و اگر در خارج ـ با رقیب و بیگانه ـ، جوازی برای ترفند و نیرنگ و دیگرسانی دارند، در داخل می دانند که باید خادم مردم باشند و جز به مصلحت مردم و در مرز منافع ملی، سخنی نگویند و کاری نکنند. امریه ای هم صادر نفرمایند! 

دولتمردان خط قرمز بسیار دارند. حد و مرز سیاستگر و وزیر کشور را بجز قانون اساسی، همین امور تعیین می کند و اعتماد عمومی، بزرگترین سرمایه دولتهاست که اگر خدشه ای بدان وارد شود، به سختی می توان جبران کرد.

سخن ناصواب و دوگانگی در رفتار و گفتار برازنده نیست، به ویژه آن هنگام که در منظر عام و به صراحت برای تریبون جراید و خبرگزاریهای داخل کشور سخن و خبری انشا می شود.

در بریتانیا، وقتی در دوران کرونا، بوریس جانسون یک اجتماع دوستانه و میهمانی کوچکی برگزار کرد، برای توجیه و دفع انتقادات، متوسل به کذب و ابهام‌آفرینی شد.

اما جراید و وکلای مجلس گریبانش را سخت گرفتند زیرا رسانه ها چشم تیزبین مردم هستند و دست پرقدرت ملت، وکلای راستین مردمند که با رای مستقیم ملت، برای حفاظت از منابع ملی و منافع موکلان خویش بر کرسی مجلس تکیه می زنند. باری، سرانجام نخست وزیر را وادار به اعتراف کرده، قبح سخن ناراست را بر او اقامه کردند و جانسون مجبور به استفعا از مقام صدارت عظمی شد. به این ترتیب از منزلت جکومت و شخصیت ملت مدافعه کردند و اجازه ندادند قبای کج بر قامت راست بپوشانند.

آن ماجرا، درسی بود که هیچکس نتواند مردم را که صاحب و مالک خانه و دولت و دیوان هستند، پشت سر بگذارد و با دور زدن افکار عمومی، مسئولیت نپذیرد یا بار سنگین مسئولیت را بر دوش خویش سهل و سبک سازد!

 این موضوع به شکل‌های گوناگون، بارها در کشور ما تکرار شده و شاید دیگر وقت آن است که به دیوانیان و مدیرانی در تراز دولت بگوییم مردم صدق و راستی را می شناسند و مو را از ماست بیرون می کشند.

آزمون و خطا بس است. شعار درمانی و آمارسازی راه به جایی نمی برد. از همه مهمتر، وزیر نباید خلاف کاری که انجام داده با مردم کشورش سخن بگوید. خاصه در این ایام و روزگار که بار سهمگین تورم و تحریم کمر خانواده های ایرانی را خم کرده است.

از سوی دیگر امید و رمقی اگر هست، به لطف دلسوزان و رسانه های مسئول و آگاهی است که با عشق به ایران و صدق و علاقه به مردم، برای جلوگیری از تخریب داشته ها و تحقیر فرهنگ وطن از خود مایه می گذارند.

بار سنگین چند دهه بحران و توفان، جنگ و رقابت فرساینده در داخل و توطئه های مختلف، فرصت و زمان را که از طلا باارزشتر است، از ما فرصت‌های توسعه و رونق اقتصاد را یکی پس از دیگری از دست می‌دهیم.

در این شرایط سخت، روا نیست به بهانه‌های کوچک و بزرگ، مطبوعات مستقل تحت فشار قرار گیرند و حریم و حیطه و خبر از این که هست، کوچکتر شود.

دولت اگر قصد برخورد با مشکلات و حل آن را دارد، لایحه بودجه و سیاست‌های فرهنگی را از قبض و فشار برهاند و به جای برنامه‌‌های شتابزده با اهداف دست نیافتنی، از ظرفیت مدیران باتجربه و نهادهای مردمی بهره جوید. درآمدزایی از جیب مردم تاوان سختی دارد.

این مسئله دارد وارد دایره امنیت ملی می شود و کیست که نداند امنیت کشور با توجه به شرایط حساس منطقه، نیاز به بازبینی داخلی و خارجی دارد. با این حال اگر دیپلماسی نیازمند متخصصان امور بین‌المللی است و مسایل نظامی در طبقه بندی محرمانه باید حفظ و حراست شود، امور داخلی که نباید از نظر و خواست و رضایت مردم دور باشد؟ً

امنیت محصول انسجام ملی است و اگر عموم مردم از طریق انتخابات و رضایت در سطح زندگی روزمره، اعلام خرسندی و توافق نکنند و پشتوانه سازی برای دولت و حکومت، فاقد استحکامات لازم در عمق جامعه باشد، باد بی نیازی کار دست ایشان خواهد داد.

این یک تذکر و اندرز نیست. هشدار است. زنهار است. رضایت مردم شرط دوام حکومت است و بس. به ویژه در زمانه ای که دشمنان بسیارند و دوستان و همسایگان، همه، رقبای جرّار هستند و سهم ما را به سفره نرسیده می ربایند. 

نویسنده :
سید مسعود رضوی
گزارش خطا
نظرات
غلامی
سلام
بنده در هضم این تناقض و دوگانگی در اظهار نظر روزنامه اطلاعات پیرامون گفتار و عملکرد دولتمردان فعلی و بیان نقاط ضعف دولت درمانده شده ام در صورتیکه کشور در دوره دولت قبل ۸ سال متوالی به قهقرا رفت و این موضوع نه تنها از نظر روزنامه به غفلت سپری شد لیکن مقالات تمجید و تعریف گوش عالمیان را کر میکرد
محمد
سلام آقاسید گل من یک روستای پیرهستم ودوبادرجنگ شرکت کردم وظیفه بوده ولی چهل سال هست می‌گویند سال آینده درست می‌شود وچهل سال عمرمان ب فنارفت چه کسی جواب می‌دهد تورم وفقردرهرخانه روستای نشسته وانظارمرگمان می‌کند بس کجا اینهمه معادن طلا نفت مس سیمان وووووو غیره چراناتوان شدیم دلم پرازدردست بیخیال
ناشناس
بسمه تعالی .سلام علیکم . معلوم نیست به نماینده کارگران در شورای عالی کاررشوه دادن که سکوت کرده من با این حقوق 5میلیون تومان شب فقط میتوانم در پارک بخوابم.واینکه به کارگر افغانی روزی 500هزارتومان با جای رایگان به ناحق میدهند
ناشناس
باکمال مسیولین ارشدنظام که چهل سال واندی حکمرانی میکنندیادشان رفته برای چی مردم انقلاب کردنندمگرقرارنبودباری ازدوش مردم متوسط وفقربرداشته شود.باکمال تاسف که باری برداشته نشدبارهای نوکیسه گان که بااختلاس ودزدودستگاههای نطارتی صعیف بوجودامده برروی دوش طبقه متوسط وصعیف افتاده است.
محمد
دانشمندان ماخوابیده اند.?
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب